و هیچ پرنده ای از بهار نگریخت....
وبلاگ شخصی

http://i4.tinypic.com/5yx8x3q.jpg

من از ترانه‌های صبحگاه یک پرنده دانستم، پرندگان سرزمینم با آمدن بهار عاشق شده‌اند، دلهاشان بهاری شده، من از شاخه‌پر گل باغ دانستم که درختان عاشقند بهار را، این روزها بعض‌های زمستانی‌ام سبک شد، بهار آمد و دیگر غم دلهره‌های زمستانی پرندگان سرزمینم ازارم نمی‌دهد، پرندگانی که در سینه‌هاشان عشق می‌بینم، شور، زندگی، آخرخ من همیشه زندگی را ستودم برای یک پرنده، عشق را ستودم، پرنده برایم پر و بال نیست، یک تن نحیف نیست پرنده برای من عشق است. زندگی است و یک زندگی را و یک عشق را باید ستود، باید عشق ورزید باید دوست داشت باید به ترانه‌هایش گوش داد...نمی‌بینی چگونه عشق در ترانه‌های یک پرنده حلول می‌کند می‌طراود، در یک صبحگاه، چون شور عشق قلب تو را همزاد میکند متحذمی‌کند می‌امیزد با درخت، با بهار، با قلب یک پرنده با همه عشقبازان این سرزمین ....آری ما همه خویشاوندیم، ما همه عاشقیم، بهار فصل مشترک عشق‌ماست.

هیچ پرنده‌ای از عشق نمی‌گریزد، هیچ پرنده‌ای بهار را دلهره زمستانی ندارد، و من چقدر دلم میخواهد به سان پرندگان بهار را عاشق باشم، و من چقدر دلم میخواهد بهار را ترانه کنم، عشق را ترانه کنم دلهره‌های زمستانی‌ام را فراموش کنم و آغوش بگشایم به سوی بهار، به سوی عشق، به سوی شوری که زنده میکند دلها را... شاخه‌ها را... و گلها را...

من امید دارم به بهار، به عشق، به احساسی که حلول میکند، در دل من در دل تو....

آری!

هیچ پرنده‌ای از بهار نمی‌گریزد، هیچ شاخه‌ای و هیچ گلی از بهار نمی‌گریزد...پس چگونه می‌توان از عشق گریخت... و آغوش نگشود، عشق نورزید و بهار را زندگی نکرد...

ای لاله‌های سرزمینم

ای بنفشه‌های کنار جاده

ای شقایق های دشت ها

ای یاس هایی که عطرتان از یادم نمی‌رود

و ای بادی که از شمال می‌وزی

عشق را بفشانید

به قلبهاهای زمستانی

قلبهای منجمد

قلبهایی که بهار را فراموش کرده‌اند

برای رویشی دوباره

تا عشق بورزند

و زمین جای زبیاتری شود

ای پرندگان سرزمینم

بخوایند برای آدمهای این حوالی

بخوانید از عشق، از بهار، از همه زیبایی‌ها

حتی اگر زبانتان را نفهمند

بخوانید که همیشه بر عشق

امید هست...

و عشق زنده می‌کند

همه دلها را

که او را می‌شنوند...

 

 

 

(همراه با عشق زمسنان 94 با دلی بهاری-بهزاد)

+ تاریخ | چهارشنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۴ساعت | ۱ ق.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

کمک کنید تا به گرسنگی کودکان پایان دهیم