|
وبلاگ شخصی
|
در کنار سپیدرود مردی را دیدم که در حال آتش روشن کردن بود، تعدادی از ماهیگیرها هم مشغول ماهیگیری بودند...زیاد شدن آب مرا برد به سالهای دور دست، سالها پیش حجم آب رودخانه به صورت طبیعی بیشتر از حجم آبی است که امروز به آن طغیان میگوییم...از استانهای مختلف خبر های بدی از طغیان رودخانه ها و سیل مییرد. بیشترمناطقی که دچار سیل شده مناطقی هستند که گذری به آنجا داشته ام و با منطقه به خوبی آشنایی دارم همین چند ماه پیش هم بازدیدی از برخی از مناطق داشتم هر منطقه آبخیز متشکل از چندین رودخانه کوچک و فرعی و یک رودخانه اصلی است رودخانه چهل چای، رودخانه دوهزار و سه هزار کیله رود وخیلی رودخانه های زیادی را تا سرچشمه هایشان در کوهستان طی کردم و دوباره مثل آب از ارتفاع سرایزی شدم در بازدید هایم به مسیر مصب ها و درخانه ها توجه کردم و متوجه شدم که گاهی روح رودخانه نادیده گرفته شده است...روح رودخانه؟! بله روح وردخانه...رودخانه علاوه بر آبی که در آن در جریان است یک روح بزرگی دارد که در علم جغرافیا به آن حریم رودخانه میگویند حریمی که حتی اگر آب در آن جریان نداشته باشد همچنان باید حفظ شود چون روح رودخانه در آن جاری است هر گاه رودخانه ارده کند میتواند روحش را لبریز کند و جاری شود این رود اگر موانعی در مسیرش وجود داشته باشد قطعاً موجب خسارات و تخریب های زیادی خواهد گردید

میتوان گفت که بیشتر سیلهای این روزها علاوه بر بارشهای زیاد به دلیل زنده شدن روح رودخانه های فراموش شده و قدیمی رخ میدهد، رودخانههای که روزی و روزگاری جاری بودند اما توسط ما انسان فراموش شده و مسیر اصلی اش منحرف گردیده و یا در بستر آنها بنا ها و شهر ها ساخته شد و حالا بعد از مدتها زنده شدند اما وقتی جریان آب در روحشان جاری میشود مسیر همیشگی خود را پر از مانع میابند و تقابل روح رودخانه های قدیمی و موانع جدید سیلی شد ویرانگر به وجود می آورد
از دیرباز طغیانهای فصلی در بسیاری از رودخانه ها طبیعی بوده و این طغیانها از گذشته های بسیار دور منبعی بوده برای حاصلخیزی بیشتر زمینها حوزه آبریز دشتهای سیل آبی به مرور زمان تیدیل به جلگه های حاصل خیز و سر سبز شدند ماننده جلگه بین النهرین در عراق و جلگه سپیدرود در ایران و سند در پاکستان...اما گاهی حجم طغیان از حد مجاز و قابل پیش بینی فراتر میرود، در بسیاری از مواقع وقتی نگاهی به بالادست های حوزه های آبریز میاندازیم میتوانیم به راحتی ریشه این سیلاب ها و طغیان های انی و غیر قابل پیش بینی را بیابیم، عمده ترین دلیل چنین سیلاب های انی تخریب پوشش گیاهی و نابودی جنگل هاست، میدانم وقتی که در جنگل باران میبارد حجم عظیمی از قطرات باران در برخورد به شاخه برگهای درخت در دل جنگل فرو میرود و ذخیره میشود و سپس در روزها هفته ها و ماه های بعد از بارش به تدریج این آب ذخیره شده در قالب جویبارهای و چشمه های کوچه به پایین دست سرازیر میشود... اما وقتی جنگل و پوشش گیاهی در بالادست نابود شود قطرات باران به صورت آنی بر روی خاک سر میخورد و به پایین دست میرود حجمش کم کم افزایش یافته سنگهای کوهستان را جابجا میکند و موجب رانش زمین میشود هرچه پایین تر می آید حجم آب قدرت بیشتری باری جابجای موانع عم از سنگ و گل و لای دارد. انچه در سیل اخیر استان گلستان در بالا دست رخداد، تخریب زمین های کشاورزی بود، تصورم این بود که تخریب فقط شامل محصولات کشاورزی میشود اما با تماس هایی که با روستایان منطقه داشتم متوجه شدم که بخش وسعی از زمین های کشاورزیشان به دلیل رانش زمین و شسته شدن خاک از بین رفته است. زمین های که در گذشته های نه چندان دور جنگلی انبوه و سر سیز بود اما با توسعه طلبی های انسان نابود و تبدیل به زمین های کشاورزی شد که به دلیل ارتفاع زیاد، فقر خاک، و زاویه تابش بازدهی چندانی از لحاظ محصول ندارد و محصولاتش عمداً ضعیف و برای رفع نیازهای اولیه کشاورزان میباشد...
نگاهی کوتاه به واقایع رخداده ما را متو جه این موضوع مهم میکند که هر گاه بر ضد طبیعت شدیم، هر گاه به طبیعت و حریمش احترام نگذاشتیم موجب شدیم در اکوسیستم کره زمین اختلال ایجاد شود و این اختلال ها مستقیم و گاهی غیر مستقیم بر روی زندگی ما انسانها تاثیر گذار بوده است. بنابراین راه پیشگیری بحران های مشابه علاپه بر مدیریت صحیح و پایدار محیط زیست و منابع طبیعی احترام به طبیعت و تلاش برای توقف تخریب نا و نابودی آن میباشد