زمرد سفیدرود | آذر ۱۳۹۱
وبلاگ شخصی
یلدا..

چگونه تحمل کنم تو را؟

وقتی که سال به سال  یک بار می ایی!

بی وفا ..من امشب برایت ترانه خواندم

فقط امشب برایت عاشقانه خواندم

سال بعد می ایی؟

 

پی نوشت:یلدا یعنی صبور بودن و شاد بودن حتی اگر سپیده سحر دور باشد

پی نوشت:مثل اینکه بازم قالب وبلاگ حک شده!!

 

+ تاریخ | پنجشنبه سی ام آذر ۱۳۹۱ساعت | ۱۲ ق.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

 

پشت پنجره برف میبارد

دهکده بوی دود هیزم نمیدهد

نمیتوانم مزه مزه  کنم زمستان را

برف را باران را

وقتی که دگر بوی دود هیزمی نمی اید!!

دسته دسته بچه ها به شکار میروند

اما هیچکس مثل من شکار نخواهد کرد

هیچیکس نمیداند شکار رفتن و چیزی نزدن

یعنی زندگی کردن

یعنی عشق ورزیدن

و اندکی بخشش

اکنون پرندها طعم زمستان را نمیچشند

اکنون بادها با دودها نمی رقصند

اکنون شب سکوت برف را درک نمیکند

و درختها که بوی هیزم اندکی بیدارشان میکرد

اکنون گویی به خواب ابدی فرو رفته اند

 و عاشق ترین گل نرگس... تنها ترین شد

او که زمانی  دلش به شانه های یارش خوش بود

اکنون یقین دارم   با تلنگری ازسوز خواهد مرد

+ تاریخ | یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۱۱ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

 

پیشرفت تکنولوژی و اوج مدرنیته  و به وجود امدن کلان شهرها و اسمانخراشها  ترافیک الودگی هوا و الودگی صوتی و دها پدیده  دست در دست هم داد تا مفهومی به نام شهر گریزی پدید اید تجربه دهه اخیر نشان میدهد اغلب ساکنان شهرهای بزرگ  برای خلاص شدن از عوارض منفی شهر نشینی زندگی در دهکده ها و  روستا های اطراف شهر و مناطق خوش اب و هوا را انتخاب میکنند

انچه در این مقاله به ان می پردازم  اشنایی با فرهنگ رایج یک جامعه روستایی میباشد که باید با ان اشناشد چرا که زندگی طولانی در شهرساکنان ان ارا به قواعد  رایج شهری  عادت میدهد و موجب نا اشنایی با فرهنگهای سنتی0 جدید میشود

 در یک ده یا روستا اکثراً باهم دوست فامیل و اشنا هستند به طوری که در مراسم عروسی  و جشنهای دیگر همه اهالی دعوت میشوند و از همه مهم تر اینکه شغل بیشتر ساکنان ده کشاورزی و باغداری است  و کاشت داشت و برداشت محصول جز با  همیاری و همکاری  یکدیگر میسر نیست  بنا بر این میتوان اینگونه نتیجه گرفت :مردمان یک ده همچون یک خانواده بزرگ هستند این پیوستگی به میزان تراکم خانه ها  و زمین های کشاورزی نیز ارتباط دارد هرچه خانه ها به هم نزدیک تر باشد میزان  صمیمیت بین مردم بیشتر است  در چنین شرایطی  اگر فردی جدید به ان مکان مهاجرت کند از او انتظار میرود همواره  با دیگر اهالی تعامل و همکار داشته باشد و این را میتوان نقطه قوت  جامعه روستای دانست انچه در شهر به عنوان همسایه مطرح است در  ده  درمورد همه اهالی صدق میکند

در چنین حالتی همدلی و همکاری و همیاری در بسیاری از امور در میان مردم دیده میشود و این تعاملات اجتماعی فضایی صمیمی ارام بخش و ساکت برای دوری از هر نوع هیاهو ایجاد میکند

دهکده های خوش اب و هوا  امن ترین نقاط برای سرمایه گذاری  میباشند  ودر صورت  سرمایه گذاری هدفمند میتواننند موجب شکوفایی و رشد  کشور وهمچنین این  مناطق شود

تعریف ده و روستا:از ویکیپدیا

روث گلاس (Ruth Glass) می‌نویسد: برای ما صفت روستایی دارای مفهوم خوشایند و مطمئنی است. زیبایی، سادگی، راحتی، فراغت، منظره‌های دلگشا، آزادی، صلح و صفا و آرامش است

تونیس (Tonnies) می‌گوید: جامعه روستایی به عنوان یک جامعه آرمانی که سرشار از تقدس، هماهنگی و صلح و صفاست

در ایران، ده از قدیمی‌ترین زمان یک واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی بوده‌است که در آن گروههایی از مردم روستایی برای همکاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافته‌اند. ده اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل می‌دهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بوده‌است.

  • پلاسید رامبد (Placide Ramboud) جامعه شناس فرانسوی می‌گوید: ده واحد اجتماعی ویژه‌ای است که با یک فضا در ارتباط متقابل است و این فضا به عنوان یک عنصر ضروری در نظام اجتماعی ده نقش دارد و به این ترتیب ده دارای بعد اجتماعی است که می‌تواند یکی از عوامل اساسی تشکیل دهنده آن به شمار رود. ده محصول کنش‌های متقابل گروههای انسانی و فضا است، میان اعضای ده رابطه‌ای محلی وجود دارد که نتیجه کنشهای متقابل تاریخی است و موجب پیدا شدن حافظه جمعی و محلی است و در نتیجه نوعی وجدان یا شعور جمعی به وجود می‌آورد. رامبد می‌گوید: روستا برآیندی از عناصر طبیعی و عناصر ساخته شده‌است که به گونه‌ای زمینه سازگاری فرد را با جامعه فراهم می‌آورد و موجب جامعه پذیری می‌شود. در ده بین گروه و فضای جغرافیایی محدود و بسته و ثابت نوعی روابط اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی وجود دارد و این روابط موجب پیدایش وحدت و یکپارچگی گروه می‌شود و آن را از گروه دیگر متمایز می‌سازد. اجتماع ده دارای نیروی معنوی مسلط بر اعضایش است که بر رفتار افراد نظارت عالیه شدید دارد و آنها را به پیروی از هنجارهای اجتماعی وادار می‌کند و این نیروی معنوی همان سنت‌های روستایی و قوانین ثابتی است که بر جامعه ده حاکم است.

نویسنده مقاله :بهزاد سواری

+ تاریخ | شنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۱۰ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

تقدیم به شما...

عکسی از مردم چولاب در دهه ۶۰

خدا رحمتشان کند... 

تور انداختن در سفیدرود

رفقای قدیمی در باغ باقلی که کم کم به زیر اب میرود

 

اینم منم ۴سال پیش در مزرعه خودمان خستگی و بی خوابی و فشار کار در چشمانم پیداست

 

شوق ان سالها(چولاب)

 

من +غروب=خسوف!!

 

-باورتون میشه وقتی داشتم از این پسر عکس مینداختم به شدت ازش کتک خوردم!!

-باغچه همسایه!!

دهه ۶۰ مسابقه دو صحرا نوردی به مناسبت ۲۲بهمن

-وقتی سنگها ترک میخورند

 

گیله مرد و دوچرخه اش

تا بهار سال بعد باید صبر کنم تا دوباره چنین طبیعتی به وجود بیاد...

عاقبت عکس گرفتن از لودر!!!

این عکس مربوط سه سال پیش هستش پس از ۶ساعت رکاب زدن به اینجا(کوهای سیاهکل) رسیده بودم

خاطرات  زنده باد زاپاتا!! !

 

 

+ تاریخ | دوشنبه بیستم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۳ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

ایا سنت ها ی بومی میتوانند به حیات خود ادامه دهند؟

 مادر عصر فرامدرنیسم هستیم  عصری که فرهنگ های بومی  در محاصره امواج مدرنیته   به سرعت در حال  تغییر و تحول  هستند تغییر و تحولی که به زوال  این ائین ها سنت ها  وهمه جلوه های این مفاهیم می انجامد  جوامع مدرن همواره نگاهی  موزه مانند به سنت ها ی بومی دارد  زیرا سنت های بومی جلوهای دست نخورده از  تمدن و فرهنگ گذشته هستند جلوه ای زنده  جزایری هستند در جوامع  تقریباً همسان که اصلاح غربی ان دهکده جهانی ست  البته نه ان تعبیر مک لوهانیسم  از دهکده جهانی بلکه هر ضد سنتی  میتواند در جبهه  مدرنیسم به مفهوم جهانی  قرار گیرد

سنت های بومی شناسنامه و  میراث  با ارزش گذشته انسان فوق فرا مدرنیسم اینده  است  انسانی که  به زودی به مرحله ای میرسد که نیازی شدید در بازگشت به گذشته خود احساس میکند انسانی که از نوسان  توسعه شدید رنج میبرد انسانی که  نمیتواند خود را با تحول سریع فرا مدرنیسم تتطبیق دهد بنا بر این  در اوج  احساس  میکند به چیزی نیاز دارد چیزی فراتر از پیشرفت و فناوری ...

نگاهی گذرا به تجربه کشورهای  توسعه  یافته نشان میدهد در مواردی برای جبران این کمبود  اقدام به شبیه سازی نمادها و سنتهای فراموش شده گذشته خود کرده اند.....شاید در ظاهر این اقدام  به بهانه جذب توریسم یا ایجاد موزه های فرهنگی باشد اما باید توجه داشت یکی از دلیایل توسعه  صنعت توریسم در جهان همین کمبود انسان عصر فرامدرنیسم است و بیشتر گردشگران از جوامعی هستند که فرهنگها وسنت هایش در میان مدرنیزاسیون هضم و نابود شده اند

حال با این روند  ایا  سنت ها و ایین های بومی میتواند به حیات خود ادامه دهد یا اینکه تسلیم موج مدرنیته میشود....ایا چاره ای برای حفظ  غیر نمادین  انها وجود دارد نتیجه برخورد فرا مدرنیسم و سنت چیست؟

نویسنده:بهزادسواری چولابی

پی نوشت:دوستان حتماْ در نظرسنجی قسمت پاین ستون سمت راست وبلاگ شرکت کنید

 مطالب مرتبط:

ارام ارام فراموش میشو.ند

 چند نسل بعد

سال2112


برچسب‌ها:
سنت و مدرنیسم
+ تاریخ | سه شنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۴ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

 

  

  • زمانی فکر میکردم معصومیت فقط درنگاه کودکان است ،هرگز فکر نکردم  پریان دیگری  نیز درکنارمان زندگی میکنند

 

  • زندگی چیست؟ مجموعه ای از خطاها ،گذشت ها ،گریه ها ولبخندهای  یک انسان ! نه! من گما  نمیکنم! زندگی باید چیزی فرا تر از اینها باشد ،زندگی  عاشقانه و عاقلانه زیستن است

 

  • چگونه باید زیست در سرزمینی که گلهایش میان علفهای هرز گم شده اند و ادمهایش مدتهاست شعرهای عاشقانه نمیخوانند و پرندگانش سالهاست موزیانه اوازهای غم انگیزی را زمزمه میکنند که از سو گواری تشیع (عشق) مردمان ان سرزمین اموخته اند

 

  • چه غیر عادلانه است که  کرگها فرشته  به دنیا بیاورند وسپس  فرشته ها  را درندگی  بیاموزند

 

  • وقتی شش ساله بودم فکر میکردم  ان سوی ساحل  سپیدرود  انتهای دنیاست ،بعد که به هفت ساله شدم به این باور رسیدم که قله کو ها انتهای دنیاست هرگز فکر نمیکردم کسی نداند  اتتهای دنیا کجاست  و ان زمان  چیزی را میدانستم که  هنوزبزرگترین دانشمندان دنیا نمیدانند!

 

  • عشق بدون دوست داشتن ،ابتدا اسیر کردن است سپس استثمار کردن،این بد ترین نوع خود خواهیست

 

  • اگر عشق منجی جهان است چرا اسیر میکند ازادی نمیدهد ،اما دوست داشتن ازادی میدهد اسیر نمیکند کدام منجی جهانند اسارت با عشق یا ازادی با دوست داشتن

 

  • افسوس میخورم به انهایی که در سرزمینشان علفهای هرز بلند تر از قدشان است! چگونه باید لطافت گلها را درک کنند ادمهای این سرزمین 

 

+ تاریخ | یکشنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۷ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

 

کم کم امسال پاییز هم خواهد رفت و من به عکس پاییز سال قبل نگاه میکنم چولاب چقدر زیبا بود و من چقدر خوشحال بودم

 

پی نوشت:نمیدونم اسم اینو چی باید گذاشت هنوز هم غلط تایپ میکنم (امسال) رو نوشتم(امثال)!!٬

+ تاریخ | چهارشنبه هشتم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۴ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

 

-

تقریباْ هر فصلی که پا به باغ بگذارم دست خالی برنمیگردم  حتی در این فصل هم باغ میوه برای پذیرایی دارد همانطور که در تصویر بلا مشاهده میکنید در این فصل ازگیل از میوه های باغ است این عکس درخت ازگیلی است که با عمل پیوندی که پدر بر روی ان انجام داد میوه هایش از حد معمول بزرگ تر شده عکس راهم پدر بنده  از باغ گرفته   در زیر مشخصات این درخت امده:

درخت ازگیل (نام علمی: Mespilus germanica) که در  گویش گیلکی به آن کونوس, کُنوس می‌گویند، و در گویش مازندرانی  کنهس و کندس می‌گویند، میوه‌ای است از خانواده گلسرخیان از سرده ازگیل‌ها (Mespilus) هم خانواده با سیب ، گلابی، به .زالزالک وگلابی وحشی (خوج)است.
ازگیل سه هزار سال پیش در جنوب دریای خزر در مناطق گیلان و مازندران  در ایران کشت می‌شد. ۷۰۰ سال پیش از میلاد به یونان و در ۲۰۰ پ.م به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومیها در بقیه اروپا گسترش یافت

.

خواص

خواص دارویی ازگیل از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده .بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می‌پنداشت . خواص دارویی ازگیل : درمان آبسه دهان و گلو با جوشاندهی برگ ازگیل -درمان آنژین با جوشانده برگ آن -درمان برفک با برگ آن-درمان سالک با جوشانده برگ -درمان اسهال بچه‌ها با جوشانده برگ -منظم کننده کار روده‌ها -جوشاندهٔ برگ ازگیل ورم گلو و ناراحتیهای حلق را از میان می‌برد .ازگيل سرشار از ويتامين هاي «ب» و «ث»است.

ترکیبات شیمیایی۱-آب ۲-قند ۳-اسیدهای آلی (اسید مالیکواسید سیتریکوتارتاریک) ۴-تانن(یک ماده قوی) ۵-لعاب۷ -اسید بوریک_هیدرات دو کربن دارد. در درمان اسهال ساده-خونریزی داخلی -ورم روده-زخم دهان -تورم مخاط گلو با مضمضه آب برگ درخت ازگیل سودمند است. ازگیل در همهٔ جنگل‌های شمال ایران از ارسباران تا گلی داغ و چناران از بجنورد ودر همهٔ بلندی‌های کرانه‌های دریا در دامنه جنوبی البرز و مناطق استپی می روید.

 

+ تاریخ | سه شنبه هفتم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۴ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

-باران +من+یک بشقاب کدو 

-یاد ان سال بخیر من بودم و دوستم زیر بارانی که پرنده به سختی دران پرواز میکرد اواز میخواندیم و برنج میبریدیم همه از باران گریختند جز ما دو نفر چون از تبار رودخانه ایم در عکس بالا  دستانم را باز کردم تا بیشتر بوسه باران شوم۰

 

-گیله مرد کنار سفیدرود خروشان از طغیانهای دهه سی میگوید

 

-من با هارلی دیوید سون در سفر!!

 

-من در صبحگاهی مه الود در باغمان اطراف سفیدرود

 -

-اینم کاری از خودمه

 

-تکیه بر دیوار عشق...

-دباره عکس«:

دخترک کرد نظر در رود

دید عکس خود در عکس ماه

دید در نقش فروزنده ان

دختری بی کس و تنها در ماه

-عکس و شعر از خودم

-قایقی برکنار ساحل در کنار سفید رود

-

+ تاریخ | چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۱۰ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

نوشته های اخیرم جای سوالی زیادی برای برخی از مخاطبان ایجاد کرد اینکه این عشبقی که از ان سخن میگویم چیست؟ و چگونه  شفا میدهد ؟!

حدود ۵سال پیش کتابی خواندم تحت عنوان هر روز به سوی تو می ایم اثر جی.پی.وسوانی متن زیر را در بخشی از ان کتاب خواندم گذاتشتم شما هم بخوانید و عشق را کشف کنید

 

 

عشق منجی جهان است، پرده‌ها را فرو افکنید و بگذارید عشق وارد شود، تا اگر توفان‌ها شما را دربر گیرند و تندبادها بخروشند، همچنان در آرامش باشید، به همه چیز و همه کس عشق بورزید، به آنهایی که شما را دوست دارند و به آنانی که دوستتان ندارند عشق بورزید و برایشان دعا کنید، به هر سبزه، دانه شِن، هر قطره شبنم و هر شعاع آفتاب و نیز هر زبانه آتش عشق بورزید، با اینکه شعله‌ها شما را می‌سوزانند از میان خاکسترتان ندا بر خواهد آمد: تو همانی...

من می گویم عشق درمان همه ی علت هاست و مردم می گویند :

 

من مطلب را ساده انگاشته ام ، چنین نیست.

 

 

 به راستی عشق چاره هر درد است ، اگر شما را دوست بدارم نمی خواهم

 

 گرسنه بمانید ،  چون حال خودم بد می شود.

 

 

اگر شما را دوست بدارم دلم نمی خواهد با شما بجنگم.

 

 

اگر شما را دوست بدارم نمی خواهم شما را ژنده پوش ببینم .

 

 

پس اگر شما را دوست بدارم دلم نمی خواهد آزرده شوید ، چون اگر شما

 

 را بیازارم خود آزرده می شوم.

 

پی نوشت ۱:  

ما عاشقانِ مستِ دل از دست داده‌ایم،

همراز عشق و هم  نفس جام باده‌ایم

بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند،

تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم

                                 حافظ

+ تاریخ | چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۱ساعت | ۹ ب.ظ نویسنده | بهزاد سواری🌱 |

کمک کنید تا به گرسنگی کودکان پایان دهیم